علیرضا پسر دردونه ی ما

ثبت اولین صفحه از وبلاگ

سلام عزیزکم ،امروز چهارشنبه 16 مرداد 91 هست، و من اولین صفحه خا طراتت رو توی این وبلاگ رقم میزنم. الان که دارم اینا رو مینویسم تو خوابیدی زیر پشه بند ، توی اتاق خودت. عزیزم من قبل این بعضی خاطراتت رو تو دفترچه یادداشت کردم، اما بعد اشنایی با این سایت از طریق دوستم( مامان هومان) تصمیم گرفتم اینجا خاطراتت رو ثبت کنم. همه چیزم روزها میگذره و تو بزگ و بزرگتر میشی، و در حال پیشرفتی، 2 روز مونده  تا 10 ماهت تموم بشه، تو  مبلو عسلی رو میگیری که راه بری، گاهی اونا رو ول میکنی و مستقل می ایستی، گاهی هم با تشویق منو بابایی 2 یا 3 قدم راه میری بعد هم می افتی، وای گلی بیدار شدی ، خودت پشه بندو انداختی و اومدی تو حال، حالا من بغلت کردم و د...
16 مرداد 1392